به گزارش خبرنگار مهر، سه عنوان کتاب جدیدی که از مجموعه «قصهای نو، از افسانه» به تازگی چاپ شده است، عبارتاند از «پری غرغرو»، «ماه پیشونی» و «سنگ صبور» که تصویرگریشان توسط سارا خرامان انجام شده است. مجموعه «قصهای نو، از افسانه» نگاهی تازه و دوباره به قصههایی است که کودکان، بارها آنها را شنیدهاند. اما محمدرضا یوسفی این قصهها را با ماجراهایی تازه و شگفتانگیز بازنویسی کرده است.
منبع اصلی کتاب «پری غرغرو» جلد اول کتاب قصههای ایرانی نوشته انجوی شیرازی، «ماه پیشونی» جلد دوم کتاب افسانهها نوشته صبحی مهتدی و «سنگ صبور» کتاب عروسک سنگ صبور نوشته انجوری شیرازی است.
در قسمتی از کتاب «پری غرغرو» میخوانیم:
پریا سفره را انداخت. غذا را توی آن چید و یکریز حرف زد، اما گوش کریما به او نبود و با ترس و وحشت به تاریکی و نقطههای درشتی که در آن میدید خیره بود که پریا گفت: غذا؟ بیا پای سفره! یکدفعه سر پریا جیغ کشید و گفت: چه میگویی؟ کم حرف بزن! سرم را داغان کردی، خفه شو!
پریا ترسید، عقب رفت. کریما رغبتی به شام نداشت. فانوس از دستش افتاد. پریا فوری آن را برداشت تا سفره آتش نگیرد. کریما رفت تو رختخواب و خوابید و لحاف را رویش کشید تا جایی را نبیند. چشمانش را هم سفت بست تا خوابی نبیند. پریا گریه میکرد. آهسته آهسته با خودش، با فانوس حرف زد. بعد فتیله فانوس را پایین کشید و گرفت خوابید. مار به خواب کریما آمد، دور او چرخید و دهانش را که به اندازه دهان یک اژدها بود، باز کرد و خواست پریا را که عروسکی کوچک بود، ببلعد. پریا زار زار گریه میکرد. صدای گریهاش نمیآمد، ولی کریما آن را میدید. مار به طرف او رفت که کریما جیغ کشید و از خواب پرید. پریا هم بیدار شد و گفت: چه شده؟ خواب بد دیدی؟...
در قسمتی از کتاب «ماه پیشونی» میخوانیم:
سنگ را به طرف گرگ پرتاب کرد. از آن طرف گاو نعره کشان به طرف گرگ دوید. ماهپیشونی هم سنگی برداشت. گرگ دهانش را باز کرد و زوزهای کشید. خیز برداشت. پرید. پای گاو را به دندان تیزش گرفت و کشید. گاو در میان خاک و سنگ چرخید. گرد و خاک به هوا برخاست. گاو بر زمین خورد. آیجان و ماهپیشونی به گرگ حمله کردند. گاو با شاخش بر شکم گرگ کوبید. او پای گاو را رها کرد و به طرف ماهپیشونی پرید.
جیغ ماهپیشونی به آسمان رفت. عقب کشید. پایش لیز خورد و سرش به تختهسنگی خورد و بیهوش بر زمین افتاد. آیجان فریاد کشید و سنگی بزرگ را بر سر گرگ کوبید. گرگ زوزهای دردناک کشید. دور خودش چرخید. پای گاو را در زمین و هوا به دندان گرفت. گاو سرش را تاب داد. دست و پا زد و یکباره چون کوهی بر زمین افتاد. بر روی سنگها غلتید و به دره سقوط کرد. گرگ به دنبال او زوزهکشان تا ته دره رفت. آیجان بر بالای دره نشست. دو دستی بر سرش کوبید و گفت: گاو گیسا مرد! وای خدای من، گاو گیسا مرد!....
در قسمتی از کتاب «سنگ صبور» میخوانیم:
داستان شاهدخت قوباغهها که هرکسی به خواستگاریاش میآمد، میگفت: به شرطی تو را به همسری برمیگزینم که یک آدم را که با جادو یا نیرنگی قوریاغه شده، برایم بیاوری تا من او را زیر پایم له کنم تا آدمها بفهمند له کردن قورباغهها چقدر دردناک است! خواستگاران شاهدخت هرکدام به سویی رفتند تا آن آدم قورباغهسان را پیدا کنند. هر یک سر از کشور و سرزمینی درآوردند، اما شاهزادهای به سمت کوهستان رفت. او جادوگری را پیدا کرد. به او طلا و جواهر بسیاری داد تا در برابر چشم شاهزاده، پسر چوپانی را به قورباغه تبدیل کرد و اسم او را قورا گذاشت.
بعد با زبان جادوگری به او گفت: قورا تو بعد از این نوکر و غلام و برده حلقه به گوش شاهزاده هستی، هر فرمانی میدهد انجام بده! قورا هم با تکان دادن سرش به شاهزاده تعظیم کرد و به دنبال او راه افتاد و آمد تا به قصر شاهدخت رسید...
مخاطب اصلی این کتابها کودکان گروه سنی ب و ج هستند. موضوع کتابها هم همانطور که از نام مجموعه مشخص است، افسانههای عامه است. «پری غرغرو» با 56 صفحه، شمارگان 2 هزار و 500 نسخه و قیمت 4 هزار تومان؛ «ماه پیشونی» با 80 صفحه، شمارگان 2 هزار و 500 نسخه و قیمت 5 هزار تومان و «سنگ صبور» با 140 صفحه، شمارگان 2 هزار و 500 نسخه و قیمت 7 هزار و 500 تومان منتشر شده است.
نظر شما